انواع نخ بخیه؛ انواع نخ جراحی از نظر قابلیت جذب و شکل فیزیکی و منبع تهیه

نخ بخیه یا نخ جراحی برای کنترل و بهبود ترمیم زخم ها استفاده می‌شود. در طول فرآیند ترمیم زخم، یکپارچگی بافت با نزدیک کردن بافت فراهم می‌شود که این وظیفه توسط بخیه انجام می‌شود.

نخ بخیه چیست؟

نخ‌های بخیه قطعه‌هایی از موادی هستند که برای دوختن بافت‌ها به یکدیگر استفاده می‌شوند. نخ‌های بخیه با استفاده از سوزن وارد بافت‌ها می‌شوند.

لیگاتورها نیز قطعه‌هایی ساخته شده از مواد مشابه نخ بخیه هستند که برای بستن عروق یا بقایای لیگاتورها تحت عنوان پدیکل استفاده می‌شوند. لیگاتورها معمولاً با چرخاندن ماده در اطراف رگ‌ها و گره زدن به گونه‌ای محکم استفاده می‌شوند. بیشتر لیگاتورها به سوزن متصل نیستند.

انواع نخ بخیه

از نخ‌های بخیه و لیگاتورها برای ترمیم بافت‌ها در طی عمل‌های جراحی یا بافت‌های آسیب دیده استفاده می‌شود. بدلیل وجود بافت‌های متفاوت با حجم های مختلف در بدن، انواع مختلفی از نخ‌های بخیه – لیگاتورها وجود دارند و استفاده می‌شود.

در حال حاضر انواع متعدد مواد نخ بخیه‌ای که در دسترس هستند، که با بررسی سه ویژگی اصلیِ هر نخ بخیه آنها را می‌توان طبقه بندی کرد. بدون در نظر گرفتن نوع ماده، این سه ویژگی عبارتند از:

  • جذبی یا غیر جذبی بودن پس از ایمپلنت کردن در بدن
  • مونوفیلامنت (تک رشته‌ای) یا مولتی فیلامنت (چند رشته‌ای) بودنِ ماده نخ بخیه
  • نوع منبعی که ماده نخ بخیه از آن ساخته شده است: طبیعی (بیولوژیکی) یا مصنوعی

انواع نخ بخیه از نظر قابلیت جذب

نخ های بخیه جذبی

این مواد پس از ایمپلنت توسط بدن تجزیه می‌شوند. مهم‌ترین مزیت یک مادۀ جذبی این است که هیچ جسم خارجی به طور دائم در بدن بیمار باقی نمی‌ماند تا مشکلات طولانی مدت ایجاد کند. این مزیت همیشه هنگام توصیف یک نخ بخیۀ مطلوب به عنوان یک ویژگی مطلوب بیان می‌شود. تا زمانی که بافتِ در حال ترمیم قادر باشد بدون حمایت اضافی به حیات خود ادامه دهد، نخ بخیه جذبی باید توان خود را حفظ کرده و از زخم به مدت زمان کافی حمایت کند. بنابراین مدت زمان جذب باید قابل پیش بینی باشد.

توان نگهداریِ نخ بخیه بوسیله مقدار کشش خطی که می­تواند تا نقطه پاره شدن تحمل کند، اندازه ­گیری می‌شود. ثبت این مقدار در زمان‌های مختلف در طی فرآیند جذب انجام می‌شود تا اطلاعاتی در خصوص رفتار نخ بخیه به دست آید. به این ویژگی حفظ استحکام اولیه (tensile strength retention) گفته می‌شود.

نخ‌های بخیه غیر جذبی

نخ‌های بخیه غیر جذبی موادی هستند که توسط بدن تجزیه نمی‌شوند و برای همیشه در جای خود باقی می‌مانند. لازم به ذکر است اگرچه از اصطلاح غیر جذبی استفاده می‌شود اما گاهی برخی از مواد در این دسته قرار می‌گیرند که ممکن است سرانجام تجزیه شده و به تدریج استحکام اولیه خود را از دست بدهند. به عنوان مثال، اگرچه نخ نایلون یک نخ بخیه غیر جذبی است اما با گذشت زمان آب را جذب کرده و طی این روند ضعیف می‌شود؛ هرچند، جرم این مواد توسط بدن جذب نشده یا از بین نمی‌رود. نخ سیلک طی سالیان طولانی توسط بدن تجزیه می‌شود اما با این حال از انواعِ غیر جذبی محسوب می‌گردد.

مزیت نخ‌های بخیه غیر جذبی این است که می‌توان از آن‌ها برای بخیه کردنِ بافت‌هایی که نیاز به حمایت طولانی مدت دارند، استفاده کرد. بدین معنی که نخ‌های بخیه غیر جذبی حمایت دائمی از زخم را فراهم می‌کنند. در گذشته عمل‌های مرتبط با نواحی بحرانی بدن مانند بستن دیواره شکم نیازمندِ استفاده از نخ‌های بخیه غیر جذبی بودند. بدیهی است در حین ایمپلنت دریچه‌های مصنوعی (پروتز) قلب و قرار دادن و نگه داشتن آن‌ها در محل مناسب باید از نخ بخیه‌ای استفاده کرد که هرگز استحکام خود را از دست ندهد.

یکی از معایب نخ‌های بخیه غیر جذبی این است که یک جسم خارجی در داخل بدن بیمار باقی می‌ماند. هنگامی که جسم خارجی شناسایی می‌شود، سیستم ایمنی بدن به صورت طبیعی سعی در از بین بردن جسم خارجی می‌کند. بنابراین یک نخ بخیه ممکن است حتی طی مدت زمان طولانی پس از انجام عمل جراحی ریجکت (پس زده) شود.

انواع نخ بخیه از نظر شکل فیزیکی

نخ‌های بخیه مولتی فیلامنت (چند رشته‌ای)

نخ‌های مولتی فیلامنت از تعداد زیادی رشته ساخته شده‌اند که این رشته‌ها پس از بافته شدن یا تابیده شدن به یکدیگر نخ بخیه را تشکیل می‌دهند. ساختار چند رشته‌ای این نخ‌ها استحکام بیشتری را نسبت به نخ‌های مونوفیلامنت با قطر مشابه ایجاد می‌کند. استفاده از مولتی فیلامنت ها بسیار آسان است زیرا ساختار آن‌ها به گونه‌ای است که نخ را نرم و انعطاف پذیر می‌کند. همچنین این ویژگی باعث می‌شود جایگذاری آن‌ها نسبت به نخ‌های مونوفیلامنت راحت‌تر و گره آن‌ها نیز محکم‌تر (ایمن‌تر) باشد. مزیت مولتی فیلامنت ها استحکام و کنترل راحت آن‌ها است.

از سویی دیگر یکی از معایب این نوع نخ‌ها وجود فواصل جزئی بین هر یک از رشته‌ها (روزنه‌ها) است. این فواصل موجب ایجادِ فضاهایی می‌شوند که باکتری‌ها در آن‌ها مخفی شده و از دسترس ماکروفاژهای بدن دور می‌مانند. ماکروفاژها سلول‌های بزرگی هستند که به طور معمول باکتری‌ها را از بین می‌برند. از این فضاها به عنوان جایگاهی برای رشد و تکثیر باکتری یاد می‌شود. به علاوه این فضاها می‌توانند مسیری را برای طی کردن مایع در طول بخیه ایجاد کنند که این ویژگی به عنوان مویینگی شناخته می‌شود. مویینگی اجازه انتقال عفونت در بدن را می‌دهد.

یکی دیگر از معایب مولتی فیلامنت ها این است که با توجه به ماهیت ساختاری، سطح این نوع نخ‌ها سخت‌تر از مونوفیلامنت ها است. این ویژگی منجر به اصطکاک بیشتر هنگام کشیدن بخیه از بافت می‌شود و به دِرَگ (مقاوت شاره) بافت tissue drag معروف است. مواد مولتی فیلامنت زبر (زمخت) حتی می‌توانند باعث برش بافت‌ها شوند.

با روکش دار کردنِ سطح نخ‌های مولتی فیلامنت می‌توان این مشکلات را برطرف کرد. روکش‌ها می‌توانند روزنه‌ها را مسدود کرده و در نتیجه از ایجاد جایگاهی برای رشد باکتری جلوگیری کنند. همچنین روکش‌ها عملکرد نخ بخیه هنگام کشیده شدن را با کاهش اصطکاک و دِرَگ (مقاومت شاره) کمتر بهبود می‌دهند.

Twisted (پیچیده شده)
Braided (بافته شده)

نخ‌های بخیه مونو فیلامنت (تک رشته‌ای)

مونوفیلامنت ها از یک رشته تشکیل شده‌اند. بنابراین سطح نخ بخیه مونوفیلامنت بسیار صاف است. سطح صاف مونوفیلامنت ها یک مزیت محسوب می‌شود زیرا می‌توان نخ را با حداقل مقاومت (مقاومتی که در اثر اصطکاک ایجاد می‌شود) از بافت بیرون کشید. متخصص جراح، دِرَگ (مقاومت شاره) بسیار کمی ناشی از کشیده شدنِ نخ بخیه حین بخیه زدن یا خارج کردن (بیرون کشیدن پس از ترمیم زخم) آن را احساس خواهد کرد. علاوه بر این، سطح صاف به معنای عدم وجود فضا در نخ بخیه است. این فضاها جایگاهی مناسب برای رشد باکتری‌ها در مدت زمانی طولانی را فراهم می­کند.

نخ تک رشته ای

یکی از معایب مونوفیلامنت ها کنترل کردن و گره زدن این نوع از نخ‌ها است که می‌تواند نسبت به نخ‌های بخیه چند رشته‌ای سخت‌تر باشد. این مشکل به دلیل وجود ویژگی‌های سیم مانند بسیاری از مواد تک رشته‌ای است. انتهای برش نخ‌های مونوفیلامنت می‌تواند در طولانی مدت تحریک کننده باشد؛ بنابراین گره‌ها باید با دقت در بافت جایگذاری شوند و انتهای نخ بخیه با استفاده از روش‌های بخیه زدنِ پیوسته به حداقل برسد.

انواع نخ بخیه از نظر منبع تهیه

نخ‌های بخیه طبیعی (بیولوژیکی)

نخ‌های بخیه طبیعی از منابع طبیعی مانند بافت‌های حیوانی یا گیاهی به دست می‌آیند، به همین دلیل معمولاً به آن‌ها مواد بیولوژیکی گفته می‌شود. نخ‌های بخیه طبیعی در حال حاضر فقط به صورت غیر جذبی موجود هستند(نخ سیلک). کنترل کردن و گره زدنِ آسانِ نخ‌های بخیه طبیعی و قیمت نسبتاً ارزان از مزایای این نوع نخ‌ها به شمار می‌آیند.

نقطه ضعف این نوع نخ‌های بخیه طبیعی بودن آن‌ها است. سیستم ایمنی بدن نخ‌های بخیه طبیعی را به عنوان مواد خارجی (پروتئین) شناسایی کرده و تلاش می‌کند تا آن‌ها را از بین ببرد. این واکنش موجبِ بروز درد و ناراحتی در محل زخم در هنگام وجود بخیه می‌شود.

نخ‌های بخیه سنتتیک (مصنوعی)

نخ‌های بخیه سنتتیک یا مصنوعی موادی هستند که انسان آنها را می­سازد و از طریق فرآیندهای صنعتی تولید می‌شوند. مواد جذبی را از لحاظ شیمیایی می‌توان طوری تولید کرد که مشابهت زیادی با مواد طبیعی بدن داشته باشند. این نوع از نخ‌های بخیه بدون ایجاد واکنش جذب می‌شوند.  سایر نخ‌های بخیه غیر جذبیِ مصنوعی خنثی هستند و در زمان ورود تنها موجب القاء پاسخِ بدن و در نهایت کپسوله (پوشش دار) شدن مواد بدون بروز واکنش‌های جانبی می‌شوند؛ به این معنا که بدن توسط ماده‌ای اطراف مواد خارجی پوشش ایجاد کرده و این مواد را جداسازی (ایزوله) می‌کند.

مزیت نخ‌های بخیه سنتتیک قدرت بالای این مواد است. این ویژگی خطر بروز عوارض جانبی را به حداقل می‌رساند زیرا در این حالت می‌توان از گیج‌های ظریف‌تری استفاده کرد که دارای استحکامی مشابه مواد طبیعی ضعیف‌تر و ضخیم‌تر هستند. علاوه بر این نخ‌های بخیه سنتتیک جذبی دارای خواص جذبیِ بسیار قابل پیش بینی هستند. چنان چه نخ‌های بخیه مصنوعی به صورت مونوفیلامنت باشند، کنترل کردن آن‌ها دشوارتر است و گاهی اوقات فرآیند کپسوله شدن می‌تواند منجر به دفع یا خروجِ بخیه از بدن شود.

چگونه بهترین نخ بخیه را انتخاب کنیم؟

در هنگام انتخاب و خرید نخ بخیه دقت کنیم که محصول مورد نظر بایستی دارای ویژگی هایی باشد تا بتوانیم از مرغوب بودن ان مطمئن شده و اقدام به خرید آن نماییم.

نخ بخیه انواع مختلفی دارد که پزشک متخصص با توجه به نوع زخم و یا برش جراحی جهت بهبود می بایست نوع مناسب با آن را جهت بخیه زدن استفاده نماید.

نخ بخیه چیست؟

نخ‌های بخیه قطعه‌هایی از موادی هستند که برای دوختن بافت‌ها به یکدیگر استفاده می‌شوند. نخ‌های بخیه با استفاده از سوزن وارد بافت‌ها می‌شوند.

آیا نخ‌های قابل جذب برای همه جراحی‌ها مناسب هستند؟

نخ‌های قابل جذب برای بخیه کردن بسیاری از بافت ها استفاده می‌شود. اما برای بخیه کردنِ بافت‌هایی که نیاز به حمایت طولانی مدت دارند، باید از نخهای بخیه غیرقابل جذب استفاده نمود. برای مثال، در حین ایمپلنت دریچه‌های مصنوعی (پروتز) قلب و قرار دادن و نگه داشتن آن‌ها در محل مناسب باید از نخ بخیه‌ای استفاده کرد که هرگز استحکام خود را از دست ندهد و جذب نشود.

آیا ممکن است نخ جراحی در بدن مشکل ایجاد کند؟

هنگام استفاده از نخ های بخیه غیر جذبی و نخ های طبیعی ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
با بخیه نخ های غیرجذبی، یک جسم خارجی در داخل بدن بیمار باقی می‌ماند. هنگامی که جسم خارجی شناسایی می‌شود، سیستم ایمنی بدن به صورت طبیعی سعی در از بین بردن جسم خارجی می‌کند. بنابراین یک نخ بخیه ممکن است حتی طی مدت زمان طولانی پس از انجام عمل جراحی ریجکت (پس زده) شود.
در رابطه با بخیه زدن با نخ های طبیعی، به دلیل اینکه سیستم ایمنی بدن نخ‌های بخیه طبیعی را به عنوان مواد خارجی (پروتئین) شناسایی کرده و تلاش می‌کند تا آن‌ها را از بین ببرد. این واکنش موجبِ بروز درد و ناراحتی در محل زخم در هنگام وجود بخیه می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط: